اثربخشیEffectiveness
اثربخشی سازمانی عبارت از میزانی است که یک سازمان با استفاده از منابع خاص و بدون هدر دادن منابع خود و بدون فرسوده کردن غیرضروری اعضا و جامعه خود، اهدافش را برآورده میکند.
[ Thibodeaux, M.S. and Favilla, E; Organizational effectiveness and commitment through strategic management, Industrial Management & Data Systems, 1996, Vol. 96, p. 21]
در واقع اثربخشی سازمانی، درجه نزدیکی یک سازمان به هدفهایش را نشان میدهد.[زاهدی، شمس السادات و دیگران؛ص269.] به عبارت دیگر اندازه ایاست که یک سازمان به اهدافش تحقق میبخشد.[ Zheng, W, Yang, B & McLean, G.N; Linking organizational culture, structure, strategy, and organizational effectiveness: Mediating role of knowledge management, Journal of Business Research, 2010, Vol63, p764.]
در این تحقیق به شناسایی عواملی که اثربخشی در فعالیت های روابط عمومی های کشور را تحت تاثیر قرار می دهند،می پردازیم که عبارتند از:
* کمبود یا کم کاری روابط عمومی ها در فعالیت های انتشاراتی- نمایشگاهی و تبلیغاتی- ارتباطات رسانه ای- ارتباطات مردمی- تحقیقات و برنامه ریزی- امور آموزش – سمعی و بصری و فعالیتهای فرهنگی.
* کمبود ها و نواقص عملکردی در زمینه هایی از قبیل- فقدان تشکیلات هماهنگ باسایردستگاه ها-کم اهمیت دادن به روابط عمومی از سوی برخی مسئولان و مدیران -کمبود کارکنان متخصص- ضعف ارتباط با عامه مردم-فقدان همکاری های بین سازمان ها – عدم آگاهی از کلیه دستگاهای متبوع به علت فقدان جایگاه مناسب-عدم جاذبه کافی و لازم در بکارگیری و استفاده از نیروهای لایق و کاردان.
بهرهوري productivity
یکی از مفاهیم نزدیک به اثربخشی، بهرهوري productivity می باشد. درتعريف بهره وری آمده است: نسبت كل توليد يا خروجي به كل مصرف يا ورودي در يك دوره زماني كه به عنوان معياري براي سنجش كارآمدي فرايندهاي توليد شركت استفاده ميشود.
كارآيي Efficiency
كارآیی مربوط به اجرای درست كارها در سازمان است؛ یعنی تصمیماتی كه با هدف كاهش هزینهها، افزایش مقدار تولید و بهبود كیفیت محصول اتخاذ میشوند(طاهری ،1378،ص9) .
كارآیی عبارت است از نسبت بازده واقعی بدست آمده به بازدهی استاندارد و تعیین شده (موردانتظار) یا نسبت مقدار كاری كه انجام میشود به مقدار كاری كه باید انجام شود. ازجمله مقیاسهایی كه برای تعریف و ارزیابی بهرهوری ارائه شدهاند، مقیاسهای كارآیی هستند. مقیاسهای كارآیی، نهادهها یا منابع یك سازمان را با كالاها و خدمات نهایی كه تولید میشوند، مقایسه میكنند. كارآیی به نسبت كمیت خدمات و تولیدات ارائه شده به هزینه مالی یا نیروی كار كه برای ارائه آنها لازم است اشاره دارد. با این حال این مقیاس و شیوه اندازهگیری بهرهوری، میزان رضایت مشتری یا میزان دسترسی به هدف مطلوب را اندازه نمیگیرد. برای مثال مقیاسهای كارآیی نسبت تعداد افراد درمان شده را به نفر ساعت كار پزشكان نشان میدهد؛ حال آنكه مقیاسهای اثربخشی طوری طراحی شدهاند كه نشان دهند؛ از كلبیمارانتحتدرمان چه تعداد در معالجه موفق بودهاند.(پیمان، 1374،ص31)
نخستین سابقه و مدارك مربوط به كارسنجی به سال 1760 م، برمیگردد؛ زمانی كه یك فرانسوی به نام ژان برونه بررسیهایی در مورد عملیات انجام شده در ساخت سنجاق برای اصلاح فعل و انفعالات آن انجام میداد(ابطحی، 1372،ص23).حتی صد سال قبل از مدیریت علمی نیز صاحبان صنایع فرانسه و انگلیس برای تعیین استانداردهای عملكرد(كارآیی) و اصلاح فعل وانفعالات، از نوعی اندازهگیری كار استفاده میكردند. باشروع دوره نهضت مدیریت علمی در اوایل سالهای 1900 م،فردریك وینسل، تیلور، فرانك ولیلیان گیلبریث،به منظور افزایش كارآیی كارگران در باره تقسیم كار، بهبود شرایط كار وتعیین زمان استاندارد كار(سنجش كارآیی)، مطالعاتی را انجام دادند(همان).
رابطه کارآیی با بهرهوری و اثربخشی
در غالب موارد واژه های بهرهوری، كارآیی واثربخشی بطور نابجا بكار گرفته شده یا با هم اشتباه میشوند.
بهبود كارآیی، ارتقای بهرهوری را تضمین نمیكند؛ افراد غالبا فكر میكنند، اگر كارآیی بهبود یابد، بهرهوری بیشتر خواهد شد. كارآیی شرط لازم بهرهوری است؛ اماشرط كافی نیست. در واقع برای بهرهور بودن، هم اثربخشی و هم كارآیی لازم است. كارآیی نسبت محصول واقعی(یاخدمات ارائه شده) به محصول مورد انتظار است، در حالیكه اثربخشی،درجه تحقق هدفها در سازمان است و بهرهوری مجموع كارآیی و اثربخشی را مورد نظر دارد.(همان)یعنی مفهوم بهرهوری در برگیرنده دو مفهوم اثربخشی و كارآیی است:
بهرهوری = اثربخشی + كارایی
برای سنجش موفقیت و ارزیابی عملكرد سازمانها، مقیاسها و معیارهایی وجود دارند كه برخی از آنها عبارتند از: كارآیی، اثربخشی، بهرهوری، سود، كیفیت، رشد، انعطافپذیری، كیفیت زندگی كاری و….( طاهری، 1378،ص9).
اثربخشی به معنای انجام كارهای درست،كه سازمان رابهاهدافخودنائلمیكند و كارآیی به معنای انجام درست كارها و مترادف با استفاده بهینه از منابع (كاهش هزینهها)، افزایش مقدار تولید است.( ابطحی، 1378،ص9).
بهرهوری میتواند در سه سطح فردی، گروهی و سازمانی اندازهگیری شود.( رابینز، 1384،ص49).مهمترین شاخص بهبود بهرهوری، افزایش مستمر نسبت ستانده به دادهها، همراه با افزایش كیفیت تعریف میشود. در سطح بنگاه یا كارگاه بهرهوری به صورت اندازهگیری توناژ محصول یا تعداد تولید یا ساعت كار تعریف میشود و در سطح ملی رابطه درآمد ملی و هزینه جامعه، شاخص بهرهوری تعریف میشود.( طاهری،1378،ص176).
عوامل مؤثر در کارآیی
معمولا عوامل موثر در بهرهوری در كارآیی هم تأثیر دارند و موجب افزایش یا كاهش آن میشوند.
عوامل موثر در بهرهوری به دو دسته كلی عوامل درونسازمانی(در اختیار و قدرت سازمان) و عوامل برون سازمانی یا محیطی كه دركوتاه مدت خارج از كنترل سازمان هستند، تقسیم میشوند:
عوامل درون سازمانی خود شامل:
- عوامل سختافزاری: ماشینآلات و تجهیزات و ابزار، تكنولوژی، مواد اولیه، منابع مالی و زمین؛
- عوامل نرمافزاری: اطلاعات، دستورالعمل ها، نقشهها و فرمول ها؛
- عوامل انسانافزاری یا مغز افزاری:
الف . نیروی انسانی: توانایی، تخصص، تجربه، تحصیلات، انگیزه، محیط كار و برخوردهای مدیریت؛
ب. مدیریت: فلسفه و سبك مدیریت، دسترسی به تكنولوژی های اطلاعاتی و ….
عوامل برونسازمانی عواملی هستند كه در بهرهوری بسیار مؤثر هستند ولی بنگاه ها قادر به كنترل آنها نیستند؛ مانند: سیاست های دولت، قوانین و مقررات ملی و بینالمللی، محیط كار، دسترسی به منابع مالی، برق، آب، حمل و نقل، ارتباطات و مواد اولیه و ….( طاهری ،1378،ص185-182.)
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 553
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0